برچسب ها
متهم گفت: صبح روز حادثه هنگامی که شوهرم خواب بود دستکشها را دستم کردم و با چکش ضبه های مهلکی به سرش زدم، پس از آن برای صحنهسازی به خانه عمهام رفتم و برای گرماه کردن همه از زن همسایه خواستم تا به سراغ شوهرم برود از حال او مرا با خبر کند.
کد خبر: ۲۹۰۸۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۹
سعید میگوید: سال ۹۹ بود که با این زن در اینستاگرام آشنا شدم. او دائم از بدرفتاریهای همسرش میگفت و اینکه مدام او را کتک میزند و بداخلاق است و دیر به خانه میآید. او خیلی از همسرش شاکی بود. بعد از مدتی نیز به من گفت که از همسرم جدا شوم و از آنجایی که من هیچ مال و اموالی نداشتم. دلم میخواست که کنارش با آن مال و اموال دست پیدا کنم...
کد خبر: ۲۸۳۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۲
آخرین اخبار
پربازدیدها
پربحث ترین عناوین